آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

هوراااااا مسافرت

سلام                           سلام                     سلام بلاخره بابایی مرخصی گرفت و عازم سفر شدیم داریم میریم بندر لب دریا جای همه دوستان خالی دوستون داریم مراقب خودتون و نی نی هاتون باشید بزودی با یک عالمه عکس برمیگردیم همیشه شاد باشید     ...
28 بهمن 1392

پیشرفتهای اواخر 15 ماهگی ماهکم

سلام به ملوسک خودم به عشقم به زندگیم به دردونه قلبم و یه دونه خونمون عزیزترینم خیلی گلی خیلی ماهی خیلی مهربونی هر چی ازت تعریف کنم بازم کمه هر چی از قلب بزرگت بگم بازم بدون شک همشو نگفتم تو مهربونی همتا نداری چند شب پیش یه اتفاقی برام افتاد که حسابی منو بهم ریخت تا صبح بی صدا گریه کرد صبح که شما از خواب بیدار شدی چون خیلی بی حوصله بودم فورا برات سی دی خاله ستاره روشن کردم تا شما سرگرم بشی و منم شروع کردم به زار زار گریه کردن شما یهو متوجه من شدی و با تعجب بهم خیره شدی الهی قربونت برم نمیدونم از کجا فهمیدی که سخت بهت نیاز داری اومدی جلو و دوتا دستای کوچولوت حلقه کردی دور گردنم و منو عرق بوسه کردی وای فقط خدا میدونه تو چه حالی بودم ولی ...
22 بهمن 1392

مسابقه ی شباهت

امروز داشتم یادی از گذشته میکردم وعکسای فسقلیم و ورانداز میکردم که یهو چشم به این عکس افتاد یادش بخیر این عکس نفس منه وقتی 10 روزش بود شب خونه مامان جون عفت بعد از کلی صحنه سازی گرفتیم ضمنا گل من شما اصلا قنداق نشدی این یکبار برای عکس قنداقت کردیم اونم به فاصله یه چشم به هم زدن دستتو بیرون اوردی بگذریم و عکس پایین مربوط میشه به ...........   حالا پیدا کنید پرتقال فروش را ..... ...
22 بهمن 1392

عروسکم منو ببخش ......

عروسک زیبای من منو بخاطر تمام بی حوصلگی هام ببخش ببخش که نمیتونم اونطور که باید مادر باشم گاهی شرایط زندگی برام اون چقدر پیچیده و پر گره میشه که کم میارم و شاکی از زمین و زمان و الهی بمیرم که دیوار از تو کوتاه تر و قلب از تو بزرگتر پیدا نمیکنم فدات شم عزیزدلم گاهی خوشحالم که از جنس منی چون دختر بودن و به واسطه دختر بودن مادر شدن یه حس خاصی داره که غیر قابل وصفه  ولی دردوسر و بدبختی هم زیاد داره گاهی با خودم میگم کاش از جنس من نبودی کاش ...... اصلا نمیتونم تصورش کنم که شاید خدایی نکرده یه روز تو هم با این مشکلات مواجه بشی اگر چنین شد من چکار کنم چطوری تو رو قانع کنم ....... عزیزترینم مادر که میشی سرت شلوغ میشه یه کاره ...
17 بهمن 1392

هنرمند من

این اولین خطهایی هست که دخترک هنرمندم با دستای کوچولوش کشید قربون دستات مامان گلی    توشاهکار خالقی!تحقیر را باور نکن برروی بوم زندگی٬هرچیز میخواهی بکش زیبا و زشتش پای توست٬تقدیر را باور نکن تصویر اگر زیبا نبود٬نقاش خوبی نیستی از نو دوباره رسم کن٬تصویر را باور نکن خالق تورا شاد آفرید٬آزاد آزاد آفرید پرواز کن تا آرزو٬زنجیر را باور نکن....   .: آوینا عسلی تا این لحظه ، 1 سال و 3 ماه و 11 روز و 6 ساعت و 49 دقیقه و 5 ثانیه سن دارد :. ...
16 بهمن 1392

مسواک

سلام به عروسک نازم امشب دقیقا 1 هفته هست که دخترم شبا کنار من می ایسته و مسواک میزنه و منو عرق خوشحالی میکنه الهی فدات بشم عزیزدلم اول به من نگاه میکنه بعد مسواک و رو دندوناش میچرخونه بعد هم من تکمیلش میکنم و یه دور درست و حسابی برات مسواک میزنم از اونجایی که خودم برای مسواک زدن خیلی تنبلی کردم و الان حسابی با دندونام مشکل دارم برای شما وسواس خاصی دارم به خاطر قطره اهن یکم دندونات تیره شده بود منم داشتم دق میکردم ولی خدا را شکر از وقتی مسواک میزنی دندونات سفید شده حیف هر شب وقتی من و شما با هم مسواک میزنیم بابایی خوابه و هیچ عکسی از مسواک زدنت ندارم البته امشب اقدام میکنم : آوینا عسلی تا این لحظه ، 1 سال و...
14 بهمن 1392

پیشرفتهای 15 ماهگی ماهکم

خانم گلم سلام چند وقتیه که وقتی میخوایم از خونه بریم بیرون دخترم به زور میخواد خودش از پله ها بره پایین منم دستشو میگیرم و پله ها رو میشماریم و میایم پایین خلاصه دیروز عمو کسری اومده بود پیشمون داشت باهات بازی میکرد یهو گفت 1 2 شما گفتی 3 وای عمو کسری تا نیم ساعت تو شوک بود منم تو دلم قند اب میشد مامان جون و عمه هم حسابی ذوقت کردن شما هم که متوجه شدی همه دارن بهت توجه میکنم تا ازت میپرسیم 1 2 خودت با شیطنت و خنده میگی 3 وقتی ازت میپرسم دستت نشون بده دست راستتو میگیری بالا وقتی دارم کفش پات میکنم بهت میگم پات بیار بالا پاهای کوچولوت میاری بالا ازت میپرسم ساعت چی میگه میگی تیک پیشی = میو بع بعی = بع وقتی صدای بلندی...
8 بهمن 1392
1